شیوه‌های انتقال فره و ارتباط آن با فرزندکشی گشتاسب

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه شیراز

2 استاد زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه شیراز

3 استاد فرهنگ و زبان ایران باستان دانشگاه شیراز

10.29252/kavosh.2022.18574.3253

چکیده

یکی از بحث‌برانگیزترین کارهای پادشاهان در شاهنامه سعی گشتاسب در کشتن اسفندیار است. عموماً، علاقه گشتاسب را به پادشاهی، علّت این عمل او ذکر می‌کنند و در شاهنامه نیز از زبان پشوتن، به این موضوع اشاره شده است. اما در این باره باید به چند نکته توجّه داشت: نخست این که پشوتن فرزند اول گشتاسب است و باید ولی‌عهد او باشد؛ اما مدّعی حکومت نیست؛ دیگر این که گشتاسب بعدها، حکومت را به بهمن انتقال می‌دهد. از سوی دیگر، نمونه‌هایی از تلاش برای انتقال حکومت به نوه در داستان‌های ایرانی و دیگر حماسه‌های جهان دیده می‌شود و می‌توان آن را الگویی هند و اروپایی دانست. همچنین، در باورهای ایرانی، یکی از واسطه‌های انتقال فرّه دختران هستند.
در این مقاله، سعی شده با بررسی این موضوع‌ها، به علّت تلاش گشتاسب در کشتن اسفندیار پرداخته شود. بر اساس تحلیل‌ها، می‌توان گفت تلاش گشتاسب در کشتن پسر، طرحی تکرار شونده است که به موجب آن، انتقال پادشاهی را به نوه نوعی انتقال قدرتمند پادشاهی می‌دانستند. همچنین، با توجّه به شکل انتقال فرّه به واسطة دختران، می‌توان گفت فرة گشتاسب به همای می‌رسد و بهمن از طریق مادر وارث آن فرّه می‌شود. گشتاسب نیز به دلیل فاقد ‌فرّه‌بودن اسفندیار، سعی دارد به گونه‌ای رفتار کند تا حکومت به او نرسد

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Methods of Farrah transmission and its relationship with Goshtasb's Filicide

نویسندگان [English]

  • Ali Farzane Qasrodashti 1
  • Mahmood Rezaii 2
  • Farrokh Hajiani 3
1 PhD student of Persian language and literature at Shiraz University
2 Professor of Persian language and literature at Shiraz University
3 Professor of ancient Iranian language and culture, Shiraz University
چکیده [English]

One of the most controversial acts of kings in Shahnameh is Goshtasb's attempt to kill Esfandiar. Goshtasb's interest in being a kingdom is generally cited as the reason for his action. In Shahnameh, Pashtun mentions this issue, but there are a few things to keep in mind in this regard. First, Pashtun is Goshtasb's first child and should be his crown prince, but he does not claim to be a king. Second, Goshtasb later transferred the government to Bahman. Moreover, examples of attempts to transfer power to grandsons can be seen in Iranian stories and the epics of some other countries; it is especially an Indo-European theme. Also in Iranian beliefs, girls are one of the mediators of Farrah transmission. Accordingly, in this article, we have tried to investigate the reasons for Goshtasb's attempt to kill Esfandiar. Based on the analysis, it can be said that Goshtasb's attempt to kill his son is a recurring theme and that the transfer of kingdom to a grandson was considered as a powerful transfer. According to the form of transmitting Farrah by girls, Goshtasb's Farrah reaches Homay, and Bahman inherits Farrah through his mother. Goshtasb also tries to behave in such a way that Esfandiar does not become a king because he does not have Farrah.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Farrah
  • Transfer of kingdom
  • Filicide
  • Goshtasb
  • Esfandiar
  1. الف) کتاب­ ها

    1. آموزگار، ژاله (1390)، زبان، فرهنگ، اسطوره، تهران، معین.
    2. ــــــــــــ (۱۳۹۱)، تاریخ اساطیری ایران، تهران، سمت.­
    3. آموزگار، ژاله، و احمد تفضلی (1389)، اسطورة زندگی زرتشت، تهران، چشمه.‌
    4.  بهار، مهرداد (1391)، پژوهشی در اساطیر ایران، تهران، آگه.
    1. بی نام (1366)، گزیده‌های زادسپرم، ترجمة محمّدتقی راشدمحصل، تهران، مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
    2. بی نام (1358)، مهابهارت، ترجمة نقیب‌خان، تصحیح محمّدرضا جلالی‌نائینی، تهران، طهوری.
    3. بی نام (۱۳۷۷)، یشت‌ها، ترجمة ابراهیم پورداوود، تهران، اساطیر.
    4. ثروتیان، بهروز (1350)، بررسی فر در شاهنامه فردوسی، تبریز، دانشگاه تبریز.
    5. دادگی، فرنبغ (1390)، بندهش، ترجمة مهرداد بهار، تهران، توس.
    6. دومزیل، ژرژ (1383)، سرنوشت شهریار، ترجمة شیرین مختاریان و مهدی باقی، تهران، قصه.
    7. صفا، ذبیح‌الله (1384)، حماسه‌سرایی در ایران، تهران، امیرکبیر.
    8. فردوسی، ابوالقاسم (1386)، شاهنامه، تصحیح جلال خالقی‌مطلق، تهران، مرکز دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی.
    9. قلی‌زاده، خسرو (1392)، فرهنگ اساطیر ایرانی، تهران، پارسه.
    10. کریستن‌سن، آرتور (1381)، کیانیان، ترجمة ذبیح‌الله صفا، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
    11. هینلز، جان راسل (1385)، اساطیر ایران، ترجمة باجلان فرخی، تهران، اساطیر.

    ب) مقالات

    1. حیدری، علی و قاسم صحرائی (1395)، «نکته‌ای تازه در فرزندکشی گشتاسب»، ادبیات عرفانی و اسطوره‌شناختی، جلد 12، شماره 43، صص 85-114.
    2. سعادت، مصطفی (1399)، «ابهام در چگونگی انتقال قدرت از گشتاسب به بهمن»، نقد، تحلیل و زیبایی‌شناسی متون (قند پارسی)، سال ۳، شماره 1، صص 63-76.
    3. ماه‌وان، فاطمه؛ محمّدجعفر یاحقی و فرزاد قائمی (1394)، «بررسی نمادهای تصویری فر با تأکید بر نگاره‌های شاهنامه»، پژوهش‌نامه ادب حماسی (فرهنگ و ادب سابق)، دوره 11، شماره 19، 119-157.

    ج) لاتین

    1. Bailey, H. W. (1971). “Farrah”, Zoroastrian Problems in the Ninth Century Books, Reprint, Clarendon Press.