نقدِ فاجعۀ زندگی در رمان چشم‌هایش از بزرگ علوی بر پایۀ روان‌کاوی زیگموند فروید

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز. اهواز. ایران

2 دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز،اهواز. ایران.

3 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز. اهواز. ایران

10.29252/kavosh.2024.20844.3502

چکیده

فاجعه بلا و مصیبتی دانسته شده که عوارض آن جبران‌نشدنی است. از این‌رو نقد آن برای جلوگیری و آگاهی از بروز دوبارة چنین واقعه‌ای برای جوامع از ضروریات است. به همین دلیل ما نیز با روشی توصیفی- تحلیلی به نقد فاجعه در رمان چشم‌هایش از بزرگ علوی بر اساس روان‌کاوی زیگموند فروید پرداخته‌ایم تا به چرایی و چگونگی رفتار استاد ماکان و فرنگیس و بالطبع فاجعه‌ای که در این رمان رقم می‌خورد، پاسخ دهیم. از این‌رو با توجه به اصطلاحات مهم فروید یعنی خود، فراخود و نهاد مسائلی همچون روان‌زخم، سرکوبی، انتقال، واپس-رانی، روان‌رنجوری، اعمال نشانگر و ... بررسی گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که رفتارهای فرنگیس و استاد ماکان اعمالی نشانگر و تصادفی و گویای روان‌زخمی است که تشدید و منجر به رفتاری هیستریک که نشان از تکانه‌های واپس‌رانی‌ دارد، در آنان شده است. ویرانگری ناخودآگاه از دریچة چشم‌های فرنگیس فاجعۀ زندگی ماکان را رقم می‌زند و او را به قاتلی جنسانی تبدیل می‌کند. در کل در این رمان ما با برساخت دو شکل از دنیای فانتزی و غیر حقیقی روبه‌روایم: دنیای سیاست و مبارزه و دنیای هنر. بهترین شخصیّت دنیای سیاست ماکان و بهترین آفریدۀ هنری، تابلو چشم‌هایش است. البته باید دانست که در ژرف‌ساخت (ناخودآگاه) روایت، این دو، سبب فاجعه در زندگی شده‌اند؛ زیرا دنیای ماکان دنیای سیاست و قدرت است با ابزاری چون نقاشی و جهان فرنگیس، جهان عشق است؛ جهانی که از سوی جامعۀ سیاست‌زده خلعِ سلاح شده است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The study of the Tragedy of Life in Bozorg Alavi’s Chashmhaiash Based on Psychoanalysis of Sigmund Freud

نویسندگان [English]

  • parvin golizadeh 1
  • mokhtar ebrahimi 2
  • somayyeh adinevand 3
1 Associate Professor of Persian Language and Literature at Shahid Chamran University of Ahvaz.Ahvaz. iran
2 Associate Professor of Persian Language and Literature at Shahid Chamran University of Ahvaz.Ahvaz. iran
3 Ph.D. student of Persian language and literature at Shahid Chamran University, Ahvaz. Ahvaz Iran
چکیده [English]

Tragedy is a catastrophe and disaster which its side effects are irreparable. Therefore, its criticism for social awareness and prevention of reoccurrence of such events is of paramount importance. Hence, this essay deals with tragedy in Bozorg Alavi’s Cheshmhaiash in terms of analytical-descriptive methodology based on Sigmund Freud’s Psychology in orde to respond to why and how of the manner of professor Makan and Farangis and related tragedy in this novel. Based on significant vocabularies of Freud, following issues have been discussed: such as ego, superego and id such as trauma, suppression, transition, repression, neurosis and marker actions and so on. The results of study delineate that behavior of Farangis and professor Makan seem to be marker actions and haphazard. It represents an intensified trauma which gives rise to their hysteric behavior which signifies impulses of repression. Unconscious destruction from the angle of Farangis leads to the tragedy of Makan’s life and turns him to a gender murderer. In this novel, rebuilding of both fantasy and unreal worlds are represented: the world of politics and fighting and the world of art. The archetype of the world of politics is Makan and the best artistic creation is the portrait of her eyes. In the deep structure (unconscious) of the narrative, these two are the causes of the tragedy in life, because the world of Makan is politics and power with instruments such as painting; in addition, the world of Farangis is love; this world has been marginalized by the politicized society.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Bozorg Alavi
  • the Novel Chashmhaiash
  • Psychanalysis
  • Freud
  • the Criticism of Tragedy