وصف در خداوندنامه صبای کاشانی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه یزد

2 استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه یزد

3 استاد زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه یزد

10.29252/kavosh.2020.12174.2588

چکیده

وصف، یکی از موثّرترین و اصلی­ ترین بخش­ های شعر است که نمود آن در آثار حماسی، به دلیل پیوند ناگسستنی با آن، بیشتر احساس می­شود. هنر شاعر، با تصویر آفرینی ­هایی که با استفاده از قدرت خلّاقیّت و ذهن توانمند خود با توجّه به امکانات زبانی و بیانی صورت می­ دهد، آشکار می ­گردد. از این جهت، بررسی این مقوله، در شعر شاعران، بویژه حماسه­ سرایان، حائز اهمّیّت است. خداوندنامه سرودة صبای کاشانی (ف.1238هـ.ق.) از جمله حماسه ­های دینی است که وصف­ های بسیاری در آن به­ کاررفته ­است.
انعکاس این موضوع در خداوندنامه، بیانگر میزان آگاهی و توجّه فراوان صبا به مسألة وصف است و البتّه، مهارت و دقّت کم­ نظیر او در کاربرد این عنصر را نشان می ­دهد. وصف­ های صبا، همه رنگ حماسی دارند و با صحنه­ های رزمی آن اثر، متناسب هستند. صبا، از انواع مختلف وصف در این اثر ارزشمند خود استفاده کرده است. این وصف­ ها، هم جنبة عینی دارند هم ذهنی.
در این مقاله، به جنبه­ های مختلف وصف­ های صبا در خداوندنامه از منظر «دستور زبان» و چگونگی تصویر آفرینی او در ارتباط با اشخاص، طبیعت، میدان نبرد، موقعیّت­ های بزمی و رزمی، پرداخته می­ شود.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Descriptions in Saba Kashani's Khodavand Nameh

نویسندگان [English]

  • Zahra Karimzadeh 1
  • Kazem Mohtadiani 2
  • mohammad kazem kahdouei 3
1 Persion language and literatur, Yazd university
2 Department of persian language and literature, yazd university, faculty of humanity and social studies
3 ssociate Professor, yazd University
چکیده [English]

Description is a major and effective part of poetry. Its role is more obvious in epic works because of its unbreakable bond with this genre. A poet can show his art by imagery, through creativity and by the use of specific language features. In this regard, analyzing description as a feature in poetry, especially in epics, is important. Khodavand Nameh is a religious epic in which many descriptions are used. This shows the great awareness and attention of Saba, the author, to description as well as his ability and accuracy in the use of this technique. All of Saba's descriptions are of an epic type related to martial scenes. His descriptions are both objective and subjective. He has applied various adjectives in his work. In this article, Saba's descriptions are analyzed from different points of view such as grammar and imagery of persons, nature, battles, and lyrical and martial situations.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Description
  • Khodavand Nameh
  • Saba Kashani
  • Imagery
الف) کتاب­ها
1. بیشاب، لئونارد، (1374)، درس­هایی دربارة داستان نویسی، ترجمة محسن سلیمانی، تهران: زلال.
2. حمیدیان، سعید، (1373)، آرمان شهر نظامی، تهران: قطره.
3. خطیب رهبر، خلیل، (1372)، دستور زبان فارسی، تهران: مهتاب.
4. رستگار فسایی، منصور، (1369)، تصویرآفرینی در شاهنامه، شیراز: دانشگاه شیراز.
5. ستوده، غلامرضا، (1374)، نمیرم از این پس که من زنده­ام، تهران، دانشگاه تهران.
6. شبلی نعمانی، (1363)، شعرالعجم، ترجمة محمّد تقی فخر داعی گیلانی، تهران: چاپخانة شرکت مطبوعات.
7. شفیعی­کدکنی، محمّد رضا، (1387)، صور خیال در شعر فارسی، تهران: آگاه.
8. شمیسا، سیروس، (1370)، انواع ادبی،‌ تهران: باغ آینه.
9. صبای کاشانی، فتحعلی­خان، خداوندنامه، نسخة خطی محفوظ در کتابخانة ملّی،‌ به شمارۀ 320 ـ 11 ـ 5 (الف).
10. ـــــــــــــــــــــ ، خداوندنامه، نسخة خطی محفوظ در کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران، به شمارۀ 6156 (ب).
11. ــــــــــــــــــ ، خداوندنامه، نسخة خطی محفوظ در کتابخانة مجلس، به شمارۀ 267 مجموعة فیروز (ج).
12. صفا، ذبیح­الله، (1389)، حماسه­سرایی در ایران، تهران: امیرکبیر.
13. فرشید ورد، خسرو، (1363)، دربارة ادبیّات و نقد ادبی، تهران، امیرکبیر.
14. کاشفی خوانساری، علی، (1385)، حمله سرایی و حمله خوانی، تهران: حوّا.
15. میرصادقی،جمال، (1376)، عناصرداستان، تهران: سخن.
 
ب) مقالات
1. شهبازی، اصغر و مهدی ملک ثابت، (1391)، «الگوی بررسی زبان حماسی»، تهران، فصلنامة پژوهش زبان و ادبیّات فارسی، شمارة 24، صص 143-179.
ج) پایان نامه­ها
1. شهبازی، اصغر، (1392)، بررسی زبان حماسی در حماسه­های دینی تا منظومة حملة حیدری (پایان نامة دکتری)، به راهنمایی: مهدی ملک ثابت، یزد، دانشگاه یزد.