درک نادرست معنای «کُرد» در شاهنامه

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز

2 استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه خوارزمی

10.29252/kavosh.2021.12603.2623

چکیده

در روایت فردوسی از اسطورة ضحاک، ارمایل و گرمایل پس از راه‌یابی به خورش­خانه­ی او، هر روز با آمیختن مغز جوانی با مغز گوسفند، یک تن را از مرگ می‌رهانند. جوانان از مرگ رسته، با بز و گوسفندانی که خورشگران در اختیار آنان می­گذارند، راه کوه و صحرا در پیش می‌گیرند. در اینجا، فردوسی یادآور می­ شود که نژاد کرد از این جوانان شکل گرفته است (کنون کرد از آن تخمه دارد نژاد).
برخی پژوهندگان شاهنامه، از جمله اکبر نحوی، مصطفی جیحونی و تیمور مالمیر، کرد را در مصراع یادشده، نه به معنای قوم و نژاد کرد، بلکه در معنای چوپان، چادرنشین، ساده، امّی و اندک­فهم تلقی کرده­اند. در این جستار، نگارندگان پس از واکاوی متون پیش و پس از اسلام و قراین درون­متنی و برون­متنی، به این دریافت رسیده­اند که چهار خطای ارزیابیِ شتاب‌زده، استقصای ناقص، تعمیم ناروا و بی‌توجهی به بافت معنایی ابیات شاهنامه منجر به تحلیل نادرست واژه­ی «کرد» شده است. توضیح، این که متون پیش از اسلام و تواریخ دورة اسلامی همه حاکی از آنند که کاربرد واژه‎ی «کرد» در معنای قوم و نژاد، امری متکرر بوده و گرچه بعدها به­واسطه­ی شبان­پیشگی کردها، این واژه در برخی از متون در معنای شبان نیز به کار رفته است؛ این امر قابل تعمیم به شاهنامه و مصراع مورد نظر نیست.
 

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Misunderstanding the meaning of "Kurd" in Shahnameh

نویسنده [English]

  • Hosein Bayat 2
1
2 Faculty of Literature and Humanities Kharazmi University
چکیده [English]

In the Ferdowsi narrative of the myth of Zahhak, Ermiyel, and Garmiyel, after reaching his reed, each day, by combining a young brain with a sheep's brain, they save one from the dead. The young people will go to the mountains and the desert with the goats and sheep that the Ermiyel and Garmiyel gave them. Ferdowsi then reminds us that the Kurd race has been made up of these young people. Some scholars from Shahnameh, including Akbar Nahvi, Mostafa Jayouni, and Timur Malmir , have been referred to in the covenant, not in terms of ethnicity and race, but in the sense of shepherd, nomadic, simple, and emmi. In this essay, after reviewing the texts of pre and post Islam and the internal and external forms, the authors find that the four errors of rigorous evaluation, imperfect succession, maladaptive generalization, and neglect of the semantic context of the Shahnameh abstract led to the incorrect analysis of the word "Kurd" , Because pre-Islamic texts and the history of the Islamic era all indicate that the use of the word "Kurd" in the meaning of race and ethnicity is a constant and, albeit later, by the Kurdish pastoral tradition, the term in some texts in the meaning of the pastor is also It has worked; it can not be generalized to the Shahnameh and the desired works.

Keywords: Shahnameh, Ferdowsi, Kurd, Ethnicity and race, Pastor

کلیدواژه‌ها [English]

  • Shahnameh
  • Ferdowsi
  • Kurd
  • Ethnicity and race
  • Pastor
الف) کتاب­ها
1. آیدنلو، سجاد (1379)، شاهنامه و ادب عامیانة کردی، ارومیه، انتشارات صلاح الدین ایوبی.
2. بدلیسی، شرفخان (بی‌تا)، شرف‌نامه، مصر، بی‌نا.
3. بناکتی، داوود (1348)، تاریخ بناکتی، تصحیح جعفر شعار، تهران، انجمن آثار ملی.
4. بیهقی، ابوالفضل محمدبن‌حسین (1388)، تاریخ بیهقی، به کوشش خلیل خطیب رهبر، چاپ سیزدهم، تهران، مهتاب.
5. ثعالبی نیشابوری، عبدالملک بن محمد (1368)،  غرر اخبار ملوک الفرس و سیرهم، ترجمة محمد فضائلی، بی‌جا، نقره.
6. خالقی مطلق، جلال (1393)، یادداشت‌های شاهنامه، چاپ سوم، تهران، مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی.
7. دینوری، ابوحنیفه (1330ق)، اخبارالطوال، مصر، السعاده.
8. رشید یاسمی، غلامرضا (بی‌تا)، کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او، تهران، مجمع ناشر کتاب.
9. رودکی، جعفربن‌محمد (1374)، دیوان رودکی، شرح و توضیح منوچهر دانش‌پژوه، تهران، توس.
10. سعدی، مصلح بن عبدالله، (1367)، دیوان غزلیات، به کوشش خلیل خطیب رهبر، چاپ دوم، بی‌جا، انتشارات سعدی.
11. شیخ صدوق (1413)، من لا یحضره الفقیه، قم، مؤسسه انتشارات اسلامی.
12. فردوسی، ابوالقاسم (1386)، شاهنامه، تصحیح جلال خالقی مطلق، تهران، مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی.
13. ــــــــــــــــــــــ. (1381)، شاهنامه، بر اساس نسخة مسکو، تهران، علم.
14. قاآنی، حبیب (1380)، دیوان حکیم قاآنی، تصحیح امیر صانعی، تهران، نگاه.
15. کارنامة اردشیر بابکان، (1382)، به کوشش بهرام فره‌وشی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.
16. کزازی، میرجلال‌الدین (1392)، نامة باستان، تهران، سمت.
17. گردیزی، عبدالحی بن ضحاک (1384)، زین الاخبار، به اهتمام رحیم رضازاده ملک، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
18. گزنفون، (بی‌تا)، لشکرکشی کورش، ترجمة وحید مازندرانی، بی‌جا، بی‌نا.
19. دهخدا، علی‌اکبر، (1377)، لغت‌نامه، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.
20. مجلسی، محمد باقر (1404)، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، تحقیق و تصحیح سیدهاشم رسولی، تهران، ‌دار الکتب الإسلامیة.
21. مجلسی، محمد تقی (1406)، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، تصحیح و تحقیق سید حسین موسوی کرمانی و همکاران، قم، مؤسسة فرهنگی اسلامی کوشان‌پور.
22. مجمل‌التواریخ و القصص (1318)، تصحیح ملک‌الشعرا بهار، تهران، کلاله خاور.
23. مدبری، محمود (1370)، شاعران بی‌دیوان، تهران، نشر پانوس.
24. ناتل خانلری، پرویز (1391)، تاریخ زبان فارسی، چاپ نهم، تهران، نشر نو.
25. نیکیتین، واسیلی (1366)، کرد و کردستان، ترجمة محمد قاضی، تهران، نیلوفر.
26. هجویری، ابوالحسن (1390)، کشف المحجوب، تصحیح محمود عابدی، چاپ هفتم، تهران، سروش.
 
ب) مقالات
1. ایوبیان، عبیدالله (1343)، «تقویم کردی»، مجلة دانشکدة ادبیات دانشگاه تبریز، دورة 16، شمارة 70، ص 179-208.
2. جیحونی، مصطفی (1379)، «بررسی بیت‌هایی از شاهنامة فردوسی» (بخش سوم)، فصل‌نامة فرهنگ اصفهان، شمارة 17 و 18، ص 56-67.
3. رضایی، احمد (1379)، «ایرانیان کرد؛ نگاهی به تاریخ سیاسی، فرهنگ و هویت کردها»، فصل‌نامة مطالعات ملی، سال 2، شمارة 5، ص 1ـ28.
4. مالمیر، تیمور (1387)، «کرد در شاهنامه»،  مطالعات ایرانی، سال 7، شمارة 14، ص 161-174.
ج) منابع شفاهی
1. نحوی، اکبر (1396)، تقریرات درس شاهنامه، دانشگاه شیراز.